سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بامن بمان


دلم می خواهد با تو سخن بگویم ولی نمی دانم از چه بگویم از زمانه یا دردرنج یا از نوای عاشق بلبلی که هرشب بر گلستان وجودم نغمه سرایی می کند یا از پرستوی مهاجری که فرسنگها راه را می پیماید تا ودای مهر و دلدا دگی رابیابد از نی لبکی که ارزوهای خفته چوپانان را می نوازد از قطرات اشکی که هرشب گونه های داغ مرا نوازش می دهد یا ..... 

 

تنهایی

در حلوتی غریبانه وسرد که می خواستم فقط وفقط بایاد تو سر کنم همه بی اجازه وارد حریمم شدند حاطره امد ویاد تو رااز اعماق قلبم ربود بغض با قطرات اشک تنهایی ام را خیس کرد

 

دفترزندگی

زندگی مثل یک دفتر است دفتری که مهم نیست چند برگ دارد فقط مهم این است که برگهایش پر از مهربانی باشد صفحات راوی روزی های زندگی اند پس صفحاتی که را که می توانند طلایی باشند سیاه وخطخطی نکن فراموش نکن پس از هر نقطه سر خطی نیز وجود دارد.

عشق قیام پایدار انسان های مقتدر است در برابر ابتذال با این وجود عشق یک کالای مصرفی ست نه پس انداز کردنی

 



کلمات کلیدی :
¤ تنها| ساعت 2:27 عصر پنج شنبه 88/4/18
نوشته های دیگران ( )

Www.bahar-20.com -->

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس